علی آقا واحد
ياشاسين شاهين دژ
چهار شنبه 17 خرداد 1391برچسب:, :: 10:43 :: نويسنده : علي
 
 
علی آقا اسكندراوف تخلص واحد
زادروز ۱۲۷۴هجری شمسی
روستای ماساچیر در حومه باکو
درگذشت ۱۳۴۴هجری شمسی
باکو
پیشه شاعر، غزلسرا


علی آقا اسکندراوف متخلص به واحد شاعر اهل جمهوری آذربایجان در سال ۱۲۷۴هجری شمسی در روستای ماساچیر در حومه باکو متولد و در سال ۱۳۴۴هجری شمسی در باکو چشم از جهان فروبست.

در سال ۱۳۷۰هجری شمسی داستان زندگی واحد در فیلم سینمایی غزل خان به تصویر کشیده شد.

 زندگی شاعر

علی آقا واحد در یک خانواده روستائی زاده شد . بعد از چند سال تحصیل، مدرسه را ترک کرده و در شهر باکو برای امرار معاش به بقالی و سپس نجاری و خراطی مشغول شد . بدلیل استعداد و شوقی که به ادبیات داشت، روزنامه‌ها و نشریات مختلفی را که در باکو چاپ و منتشر می شدند مطالعه می کرد و اشعاری را که سروده بود برای دوستانش می خواند.

بر اثر تشویق دوستانش، مدتی را در نزد شاعر بزرگ باکو، عبدلخالق یوسف به فراگیری فنون شعر پرداخت . در جلسات ادبی که در منزل استادش برگزار می شد شرکت می کرد و از محضر ادبا و شعرائی چون آقاداداش منیری و صمد منصوری و عبدالخالق یوسف بهره می جست و اشعار خود را نیز در همین مجالس عرضه می کرد . تخلص واحد را نیز در همین مجلس ادبی به او دادند . واحد در شعر و شاعری، در حدی بود که به وی یادگار فضولی می گفتند.

شعری از واحد به ترکی

بو فخرديرمنه واحد ، كي خَلق شاعري يَم   بؤيوُك فضولي لرين خاك پاي نيْن بيري يَم
اوجالتدي عؤمروُموُنَشو و نماسي اؤلكه ميزين   نَه قَدَر وار بوجهان، هرگز اؤلمَرَم دئييرَم

ترجمه شعر به فارسی:

اين برای من افتخاری است ای واحد كه شاعر خلق هستم   يكی از خاك پاهای فضولی هستم
ترقی و پيشرفت كشورمان، عمر مرا طولانی كرد   می گويم هر قدر اين جهان است، نمی میرم.

 آغاز شاعری واحد

علی آقا واحد برای اولین بار یکی از اشعار خود را در روزنامه اقبال باکو بچاپ رساند . و بعد از آن همه ناشرین مجلات و روزنامه‌ها طالب چاپ اشعار وی شدند.

 عاشقی واحد

واحد در جوانی عاشق دختری بنام زلفیه شد . ولی زلفیه علی جوان را با همه احساسات پرخروش و عواطفی که مختص انسانهائی با روحیات شاعرانه است تنها گذاشت . علی بعد از شکست در عشق، عشق زدگی را طور دیگر می دید و برای بیان دنیای تجرد خود به سرودن شعر روی می آورد .

شعری از واحد به ترکی

ديندير مَدي اي دل سَني جانان، عجب اولدي   ائتدين نَه قَدَر ناله و افغان، عجب اولدي
يوُز دفعه دئديم وصل تمناسينه دوُشمَه   يانديْردي سني محنت هجران، عجب اولدي

ترجمه شعر به فارسی:

ای دل، جانان باتو حرف نزد عجيب شد   هرقدر ناله و افغان كردی عجيب شد
صدبار گفتم كه تمنای وصل نباش   تورا رنج دوری سوزاند عجيب شد.

 

 واحد و شهریار

واحد به شهریار، شاعر بزرگ تبریزی ارادتی خاص داشت و همیشه آرزوی دیدار وی را داشت ولی سیاستهای آن زمان مانع از تحقق آرزوی علی آقا واحد شد.

شعر واحد خطاب به شهریار:

واحد بو شعري تبريزه گؤندَرمَك ايستيرَم   قسمت اولايدي بير گؤروُشَك شهريارايله

ترجمه شعر به فارسی:

واحد اين شعر را ميخواهم به تبريز بفرستم   كاش قسمت می شد با شهريار ديدار كنيم .

 

 وطن دوستی واحد

اوُرَگيمده او قَدَر سئوگي واريْمديْر وطنه   نئجه كي بولبول شيدا اولور عاشق، چمنه

ترجمه شعر به فارسی:

آنقدر دردل من هست محبت به وطن        مثل آن بلبل شیدا که شدعاشق به چمن

 فراز ونشیب دوران شاعری واحد

دوران زندگی شاعر با تحولات و دگرگونی‌های مختلف سیاسی و اجتماعی سپری شده است . قسمت‌ها شمالی ارس (آراز) و نواحی قفقاز در زمان حکومت قاجار از ایران جدا و به روسیه تزاری الحاق شده و در ایام جوانی شاعر، دستخوش تحولات اجتماعی و سیاسی غیر قابل پیش بینی می شود.انقلاب بلشویکی روسیه به رهبری ولادیمیر لنین به آذربایجان می رسد و حکومت دیکتاتوری کمونیسم با نام اتحاد جماهیر شوروی همه سرزمینهای روسیه و قفقاز را تحت تسلط خود در می آورد .

 آغاز جنگ جهانی دوم

با آغاز جنگ جهانی دوم و خود نمائی‌های استالین سبب حمله ارتش آلمان به شوروی و اشغال اراضی آن می شود.در چنین شرایطی جوانان جمهوری خود مختار آذربایجان نیز به جبهه‌های جنگ با آلمان نازی اعزام می شوند.واحد هر روز خبر کشته شدن همولایتی‌های خود را می شنود.

واحد در تقبیح هیتلر چنین میگوید :

بيلدي عالم هيتلرين خائنليگين   ادنا ليغيْن ياغديْريْر ميليونلا دونيا خلقي نفرت دوُشمنه
حاضيْريْق واحد، صداقتله وطن اوغروندا بيز   هر زمان گؤستَرمَگه قطعي جسارت دوشمنه

ترجمه شعر به فارسی:

دنيا خيانت وپستی هيتلر را فهميد   ميليونها خلق عالم نفرت خود را بر سر دشمن میريزد
ای واحد، با صداقت در راه وطن ما حاضريم   هرزمانی جسارت خود را به دشمن نشان دهيم .

 

 مخالفت واحد با استالین

بعد از پایان جنگ جهانی دوم استالین استبداد را بحدی رساند که هیچ کس جز به خواست حکومت مرکزی قادر به تفکر و بیان نبود. صاحبان فکرو قلم حق ابراز نظر در امور اجتماعی مخالف میل حکومت استالین را نداشتند . در چنین اوضاع سیاسی علی آقا واحد در روزنامه‌ها و مجلات ترکی زبان فعالیت میکرد و چاپ اشعارش تضمینی برای فروش نشریه بود .از آنجائیکه تعریف و تمجید از سیاستهای حکومتی در رسانه‌ها، باعث ایجاد یک تفکر همگون با حاکمیت در جامعه می‌شود، علیهذا حکومت کمونیستی نیز سیاست تعریف و تمجید از استالین و خط فکری و سیاستهای وی، را در مدیریت رسانه ای پیش گرفته بود.و اکثر نویسندگان و ادبا قلم خود را در خدمت مجیز گویی به استالین و مداحی از حاکمیت کمونیستی بکار گرفته بودند. در چنین حالی واحد هرگز نخواست شعر خود را به دروغ و تملق آلوده کند . و بر اثر همین رفتار کار خود را در مطبوعات از دست داد . و علیرغم مراجعات مکرر ماموران حکومتی حاضر به همکاری و تعریف از حکومت کمونیستی و استالین در نشریات نشد . یکی از کسانی که بدستور استالین در جمع هیات حاکمه باکو منصوب شده بود فردی بنام میر جعفر باقراوف بود که به مرد خون آشام و جلاد معروف بود . وی چنان کرده بود که واحد تحت فشار مالی قرار گرفته و زندگی را به سختی می گذراند :

دولتيم سيم و زريم اولماسا «واحد» خوش دور   گنج طبعيم دولودور گوهر اشعاريله

ترجمه شعر به فارسی:

اگر ثروت و سيم و زرم نباشد، واحد خوش است   گنجينه طبع من از گوهر اشعار پُر است.


 

 مرگ واحد

علی آقا واحد درهفتاد سالگی به سال ۱۳۴۴هجری شمسی در باکو چشم از جهان فرو بست . او تا آنجا مورد غضب عمال حکومت کمونیستی شوروی قرار داشت که وقتی در اتاق مخروبه اش جان سپرد دوستداران و علاقمندانش از ترس مامورین حکومتی جنازه اش را مخفیانه به قبرستان انتقال دادند . چون خوف این را داشتند که به دلیل کینه ورزی اجازه دفن جنازه واحد را در باکو ندهند .

پرفسور بیگدلی در مرگ شاعر می نویسد :

  خبر مرگ استاد غزل «واحد» را شنيدم و به خانه اش رفتم . جنازه اش در داخل يك تابوت چوبی قرار داشت كه با يك جاجيم كهنه پوشانده شده بود . محل زندگی واحد يك اتاق تنگ و تاريك ومحقر بود . بعد از ديدن جنازه اش و با تأثر و تأسف فراوان اين شعر را برايش سرودم :
واحدي داخما دا ياتميْـش گؤردوُم   گنجي ويرانه دَه باتميْـش گؤردوُم
آيـيْن اؤرتموُشدوُ بولود چهرَه سيني   هگوُنَشي مغربَه چاتميْـش گؤردوُم
بو وفاسيْـز فَـلَـكين هرزَه ا َلين   يوسفي درهَمَه ساتميـْش گؤردوُم
يئنَه باخديْم ، كيمي گؤردوُم   هاميْ سيـْن بير دَرين ماتَـمَـه باتميـْش گؤردوُم
گؤي گؤلوُ، خان آرازي، ميل دوُزوُنـوُ   بـوُسـبـوُتـوُن شَـنليگين آتميـْش گؤردوُم
بیگدلی واحديـمـيـز اؤلمـَز دي   شاعري، شعري يـاتـمـامـيـْش گؤردوُم
 


ترجمه شعر به فارسی:

واحد را در داخل دخمه در حال خواب ديدم   گنج را در ويرانه فرورفته ديدم
چهرهٔ ماه را ابر پوشانده بود   آفتاب را به مغرب رسيده ديدم
دست هرزهٔ اين فلك بی وفا   يوسف را به درهم فروخته ديدم
دوباره نگاه كردم . هركس را كه ديدم، همه را   دريك ماتم عميق فرورفته ديدم
اهالي گؤي گؤل - خان آراز و ميل دوزو   همگي شادی خود را دور انداخته ديدم
بیگدلی واحد ما هرگز نمی ميرد   شاعر و شعر را بيدار ديدم

 منابع

  • علی آقا واحد. کلیات علی آقا واحد. اختر، 18 اردیبهشت، 1386. ISBN 964-8105-76-6. 
  • علی آقا واحد. کلیات دیوان علی آقا واحد. فخر آذر، 23 اسفند، 1385. ISBN 964-7797-12-5. 
برگرفت

 



نظرات شما عزیزان:

احسان پارس
ساعت11:22---17 خرداد 1391
احسان پارس هستم .خیلی ساده بگم .دوست دارم بیایی به وبلاگ خودت و یکی از نویسندگان وبلاگ باشید علی عزیز منتظر آمدنت هستم .

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





درباره وبلاگ

با سلام و ادب خدمت شما سروران گرامي و عزيز . هدف من از ايجاد اين وبلاگ معرفي و شناساندن اصالت ريشه فرهنگ سنن بزرگان مشاهير و آثارباستاني شهر و روستاهاي اقوام متمدن آذري و ترك زبان مي باشد . ضمنآ بدون هيچ وابستگي به جناح و حزبي مديريت ميشود . خواهشمند است نظرات ارشادي خود را جهت هر چه بهتر شدن وبلاگتون ارائه فرمائيد . منتظرتون هستم . با سپاس
آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ
نويسندگان